کد مطلب:59771 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:196
امیرمؤ منان علی (علیه السلام) در وادی «كسر» (نواحی یمن) با آنان برخورد كرد،بنی زُبید به رئیس خود «عمرو بن معدیكرب» گفتند: چگونه خواهی بود آن هنگام كه بااین جوان قریشی (علی (علیه السلام» دیدار كنی و او از تو باج و خراج بگیرد (یعنی او حاكم گردد و ریاست تو از بین برود آنان خواستند با این گفتار، او را بر ضدّ علی (علیه السلام) بشورانند). عمرو بن معدیكرب گفت: اگر با من رو به رو شود به زودی خواهد دید. عمرو بن معدیكرب ، به میدان تاخت و مبارز طلبید. علی (علیه السلام) به میدان او رفت ، آنچنان فریادی كشید كه «عمرو» وحشت زده شد و پا به فرار گذاشت ، برادر و برادرزاده اش كشته شدند و همسر او به نام «ریحانه» دختر سلامه و زنان دیگری اسیر سپاه اسلام شدند، آنگاه علی (علیه السلام) «خالد بن سعید بن عاص» را جانشین خود بر قبیله بنی زُبید كرد تا زكات اموال آنان را بگیرد و كسانی را كه قبول اسلام می كنند، امان بدهد. (به این ترتیب یاغیان ، سركوب شدند و تسلیم حكومت اسلام گشتند).
«بنی زُبید» قبیله ای در سرزمین حجاز بودند كه رئیسشان «عمرو بن معدیكرب» بود، گاهی دست به شورش و یاغیگری می زدند و لازم بود كه گوشمال شوند و سر جای خود بنشینند، پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ، علی (علیه السلام) را همراه جمعی برای سركوبی این قوم سركش فرستاد.